91/6/21
8:47 ع
در حالی که وضعیت ارز، سکه، طلا و تورم در سایر کالاها روزبه روز وضعیت وخیمتری به خود می گیرد، سکوت تیم اقتصادی دولت و پاسخ های غیر جدی رییس جمهور کاملاً غیر طبیعی و عجیب به نظر می رسد. چند شب پیش که برنامه ی چالشی اقتصادی پایش از مسئولان اقتصادی دولت مانند آقای بهمنی و یا سایر وزرا و حتی معاونان ایشان تقاضا می کردند که پاسخ گوی سوالات باشند، هیچ یک حاضر به این کار نشدند و امروز نیز یکی دیگر از مسئولان اقتصادی، پاسخگویی به رسانه ها را در شرح وظایف خود ندانست که تیتر بسیاری از خبرگزاری ها نیز شد. از سویی پاسخ های اخیر رییس جمهور محترم به سوالات اقتصادی بسیار سربسته و غیر شفاف و توأم با شوخی های زیادی و فرافکنی هایی (مانند ادامه ی بیش از یکسال کار دولت) است که بعضاً برای تشنگان شنیدن پاسخ از فحش نیز تلخ تر می گردد.
در حالی که قیمت ارز در این یک ساله دو برابر شده است قیمت کالاهای وارداتی و رقبای این کالاها به دوبرابر (بعضی کالاها بیشتر و برخی نزدیک به دوبرابر) رسیده است که این دوبرابر شدن کالاهای خوراکی و خانگی را کاملاً دربرگرفته است. در این شرایط کسانی که دارای سرمایه بودند سرمایه شان همگام با تورم رشد کرده است و کسانی که سرمایه ای نداشتند به همین میزان کاهش ارزش پول، ضعیف تر شده اند.
سکوت سنگین اقتصادی یکساله ی دولتی که شعار حمایت از مردم طبقات پایین را صادقانه احیا کرده بود و خدمات با فرجام و نافرجامی مانند سهام عدالت و هدفمندی یارانه ها و مسکن مهر را به این طبقات ارائه کرد، بسیار عجیب است و تفسیر و تحلیل این سکوت برای همگان، سوال برانگیز و هرکسی از ظن خودش این سکوت را تحلیل می کند.
در این شرایط که مسئولین در برابر مشکلاتی که مکلف به رفع آنها هستند سکوت می کنند و نیازی به پاسخگویی نمی بینند نباید از چون منی توقع داشته باشند، فرضیه بافی نکنم و من هم برهمین اساس فرضیه ای را مطرح می کنم:
از آن زمان که دولت در برابر برخی چیزها بدون هیچ مبنای علمی و دینی شعارهایی را طرح کردند و حتی رهبری و سایر دلسوزان نیز نسبت به این شعارها و ایجاد توقعات تذکر دادند، علائم فرضیه ی حقیر آغاز می شود، این شعار که در سال 91 باید دومیلیون و پانصد هزار شغل ایجاد شود و این که نرخ سود بانکی در حالی که سال ها تورم بیش از 15 درصد بود باید به زیر 10 درصد برسد، این که با اجرای فازهای بعدی هدفمندی یارانه مردم سه برابر می شود (ولی برای فازدوم 28000 تومان به حساب ها ریخته شد که با مخالفت مجلس اجرایی نشد) این که هیچ کسی (حتی پیامبران مختلف) به جز امام زمان نمی توانند عدالت را در جامعه اجرا کنند و در آخر، این که دولت وضعیت اقتصاد کشور را تحت مدیریت امام زمان (عج) معرفی کند همگی نشان از یک مسئله دارد که در ادامه خواهم گفت.
این که نرخ تورم بالای 20 درصد باشد ولی دولت اصرار کند سود بانکی 12 درصد باقی بماند مورد اعتراض بسیاری از اقتصادبلدهای کشور قرار گرفت ولی گویی یک تفکر به ظاهر مذهبی در دولت خانه کرده بود که سود بالای 10 درصد یعنی ربا و سود کمتر نه!! درحالی که دولت نهم در تعویض کادر اقتصادی خود اعم از وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکز هیچ تأملی نمی کرد و کوچکترین انتقادی به طرح زودبازده (طرح آقای جهرمی) با شدیدترین برخورد مواجه می شد و حال این که وضعیت اقتصادی کشور بسیار بهتر از اکنون بود ولی اکنون تیم اقتصادی دولت نه پاسخ می دهند و نه مورد انتقاد رییس دولت قرار می گیرند و این نشان از یک مسئله دارد که در ادامه خواهم گفت.
به نظرم، نه وزیر اقتصاد و نه رییس بانک مرکزی و نه سایر بازوهای اقتصادی دولت در ایجاد شرایط اخیر تعیین کننده نبودند و کسی که تعیین کننده نباشد، پاسخگو نیز نخواهد بود. آقای بهمنی چرا باید پاسخ مسائلی را بدهد که خودش در آنها نقش تعیین کننده نداشته است، آقای حسینی وزیر اقتصاد چرا باید پاسخ مشکلاتی را بدهد که خودش در آنها نقش کلیدی نداشته است و از سویی چرا این مسئولان عوض شوند در حالی که مقصرنیستند و از سویی هم طرح این مسائل (درصورت عزل) می تواند دولت را با چالشی عظیم مواجه کند؟!
کدام دکترای اقتصاد است که نفهمد در تورم بالای 50 درصد (مراجعه شود به مقاله اثبات تورم 50% و نسخه پیشنهادی مربوط به حدود 80 روز پیش) سود بانکی 20 درصد نمی تواند نقدینگی را از دست مردم جمع کند که اگر این فاصله در آن زمان که تورم 18 درصد و سود بانکی 12 درصد بود کم می شد، تورم روز به روز بیشتر نمی شد. کدام دکترای اقتصاد است که نداند مردم پول شان را در چنین تورمی از بانک بیرون می آورند و ارز و سکه می خرند تا سرمایه شان هر روز بی ارزش تر نشود؟! کدام کارشناس اقتصادی است که نداند در هدفمندی یارانه ها اگر پول توزیع شده بین مردم بیشتر از هزینه های افزوده شده شان باشد نقدینگی و تورم در کمین خواهد بود، آنهم وقتی که بابی برای جذب نقدینگی تعریف نشده است؟!
کدام دکترای اقتصادی است که متوجه نشود این همه بحث های بی مورد بر سر چیزهای بی فایده که از سوی رییس جمهور و سایر سران قوا رخ داد موجب بی ثباتی اقتصادی می شود شاهد این که جلسه ی سران قوای دیشب که با اراده ی رییس جمهور بر کاهش نرخ سکه همراه بود موجب کاهش 200 تومانی قیمت دلار در یک روز شد.
آری فرضیه ی حقیر این است که سیاست های اقتصادی کشور توسط کسانی در حال تدبیر است که به علم اقتصاد واقف نیستند و البته مسئولیت مستقیمی نیز در این خصوص ندارند و تفکرات بنجل خود را نیز با عباراتی نظیر مدیریت امام زمان به رییس جمهور غالب کرده اند و اینچنین موجب شده اند که ایشان نه دفاعی داشته باشد و نه توان تعویض مسئولان اقتصادی را، جز این که توپ را در زمین تحریم و اطلاعات و استانداران و مردم و .... بیندازد و البته این پایگاه مدیریت اقتصاد جدای از پایگاه مدیریت سیاسی هم نیست.
توضیح این که لینک همین مطلب در رجانیوز نیز منتشر شده است.
مطالب مرتبط:
یک فرضیه تورمی دیگر
تلخ ترین فرضیه تورمی
اثبات تورم 50% و نسخه پیشنهادی
رییس جان! علی میزان عدالت است نه خودمان
وزیر اطلاعات مقصر یا سیبل گرانی ها؟!
رییس جمهور و مشاوره با نامشاوران
آیا چاره ی گرانی ها افزایش بازرسی هاست؟!
یک سفربازاری به جای چند سفر استانی
آیا نرخ سود بانکی فعلی به نفع تولید است؟!
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت دوم)
شرایط تحقق شعار امسال (قسمت اول)
درد و بلای نخست وزیر چین را چه کنیم؟!
موتور حاشیه سازی دولت روشن شد
کاش دولت همیشه علمی عمل کند
کاهش آنی قیمت سکه پیامی برای دولت
کاش رییس جمهور بخواند
لزوم پاسخگویی سریع ارزی دولت
دولت دوستان، نشانه ها را نادیده نگیرند
نسبت مصدق با احمدی نژاد
آیا احمدی نژاد نجات می یابد؟!
این بار دعا کنید احمدی نژاد بخواند
لیست مفسدان در جیب یا جیب مفسدان در لیست
13+25=؟
رییس جمهور به کجا می رود؟!!
برای احمدی نژادمان و خودمان دعا کنیم...
بگذارید احمدی نژاد بخواند!
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.